نشست «منع استفاده نظامی از کودکان» با هدف بررسی معضلات اجتماعی و دلایلی که منجر به حضور و مشارکت کودکان در منازعات و جنگ‌ها می‌شود و نیز بررسی مسائل حقوقی، اجتماعی و اقتصادی این موضوع برگزار شد.

وقتی جنگیدن شغل می‌شود
یک فعال مدنی و کار‌شناس مسائل کودکان گفت: فقر و بیکاری از عوامل مهمی است که زمینه استفاده از کودکان در منازعات و جنگ‌ها را فراهم می‌کند.
علی بنی هاشمی در نشست «منع استفاده نظامی از کودکان» گفت: زمانی که کودک و خانواده‌اش در فقر به سر ببرند از نظر روحی و شخصیتی مستعد مشارکت در منازعات مسلحانه خواهند بود و‌گاه حتی برای تامین معیشت خود مجبور به حضور در مناقشات نظامی خواهند شد.
وی با اشاره به تجارب متعدد خود در خصوص کودکان کار گفت: زمانی که درآمد یک خانواده فوق العاده پایین باشد شبکه اجتماعی با مشکل و مسئله رو به رو می‌شود. برای چنین خانواده‌هایی امنیت شغلی وجود ندارد. پدری که ۸۰۰ هزار تومان در ماه درآمد دارد و نصف آن را بابت کرایه خانه می‌پردازد اینکه بتواند با نصف باقی مانده در این شرایط اقتصادی زندگی‌اش را بچرخاند بسیار هنر کرده است.
عضو جمعیت کودکان کار و خیابان افزود: در چنین موقعیت‌هایی پدر خانواده دچار اضطراب و نگرانی می‌شود و اضراب او آرام آرام وارد ذهن و وجود کودک می‌شود و کودک تحت شرایط سخت اقتصادی قرار می‌گیرد.
وی با بیان اینکه کودکان خانواده‌های فقیر، شکست خوردگان جامعه طبقاتی هستند و سرکوب ساختاری به شکل نامرئی در ذهن آن‌ها شلیک می‌شود گفت: مسائل اقتصادی روی پدر کودک فشار روانی وارد می‌کنند و در چنین مواقعی اسطوره پدر می‌شکند و پدر دستان خود را به علامت تسلیم بالا می‌برد.
این مددکار خاطرنشان کرد: وقتی هزینه بر درآمد سلطه پیدا می‌کند شبکه اجتماعی خانواده کم درآمد با مسئله، سپس بحران و در ‌‌نهایت فروپاشی روبه رو می‌شود.
وی به برخی از محله‌های فقیرنشین تهران اشاره کرد و گفت: ساکنان این محله‌ها با جمعیتی متراکم و زیاد، دارای درآمدهای بسیار کمی هستند و اغلبشان به دست دوم فروشی روی آوردند، در این مناطق کودکان کار به وفور دیده می‌شوند.
بنی هاشمی معتقد است که آنچه در سیستم آموزشی کشور به کودکان کار ارائه می‌شود با واقعیت دنیای این کودکان تطابق ندارد. او در این زمینه توضیح داد: سیستم آموزشی مطالب غلط ارائه می‌دهد، مثلا کودک کار در کلاس درس حاضر شده و درسی که به او ارائه می‌شود درباره کارت اعتباری است. این کودک در واقعیت کارت اعتباری ندیده و نمی‌داند چیست اما در محیط آموزشی از آن صحبت می‌شود.

واقعیت چیز دیگری است و آموزش چیز دیگری. همه واقعیت در مقابل ذهن این کودکان غارت شده است و سلطه شدید روانی روی او دارد. این نوع آموزش وارونه است یعنی در آن از واقعیت دنیای کودک کار خبری نیست ضمن اینکه این نوع آموزش تحلیل نادرست نیز به کودک کار می‌دهد.

این فعال حقوق کودک همچنین ضمن بیان اینکه کودکان همیشه آرزو دارند اشیا را از آنِ خود کنند و در مقابل اشیایی که نمی‌توانند به دست آورند دچار مشکل روانی و حقارت می‌شوند گفت: کودک کار تمام روانش را عدد منفی تسخیر کرده، شرایط اقتصادی او را خمیر کرده و شخصیتش را هر طور که خواسته شکل داده است. در چنین حالتی شرایط برای مزدور شدن کودک فراهم است.
وی به «بیجه»، قاتل کودکان در پاکدشت اشاره کرد و گفت: قبل از اینکه طناب دار او را بکشد طناب شرایط اقتصادی او را کشته بود. شرایط اقتصادی وضعیتی را ایجاد می‌کند که همه به نوعی اسیر می‌شوند.
کشته شدن کودکان به خاطر سکوت ماست
 در ادامه این نشست محمد لطفی، حقوقدان و فعال مدنی به بررسی مسائل حقوقی کودکان پرداخت و به برخی از مواد حقوقی و مجازات‌های استفاده از کودکان در جنگ‌ها و مسائل نظامی اشاره کرد.
وی با انتقاد از برخی کشور‌ها به دلیل نادیده گرفتن حقوق کودکان و استفاده آن‌ها در مسائل نظامی گفت: علیرغم پیشرفت انسان در علوم مختلف و فناوری‌های گوناگون، استفاده کودکان در مناقشات نظامی رو به افزایش و نگران کننده و سوءاستفاده از آن‌ها در جنگ‌ها تاسف بار است.
این حقوقدان در رابطه با بحث حقوق کودکان در مخاصمات مسلحانه خاطرنشان کرد: ۵ درصد از قربانیان جنگ جهانی اول، ۵۰ درصد از قربانیان جنگ جهانی دوم، ۶۰ درصد از قربانیان جنگ کره و ۷۰ درصد از قربانیان جنگ ویتنام را غیرنظامیان تشکیل می‌دهند.

این آمار نشان می‌دهد که هر چه زمان جلو‌تر رفته و به زمانهای اخیر نزدیک‌تر شده شکل استفاده از افراد در جنگ‌ها نیز فرق کرده است و در واقع از افراد به ویژه کودکان به عنوان سپر انسانی استفاده شده است.

وی با بیان اینکه «حقوق بشردوستانه» درباره حقوق افراد در جنگ‌ها بحث می‌کند ایراداتی را که به این حقوق گرفته شده اینگونه بر شمرد:

۱. جنگ یک جنایت است و نباید به دنبال تحت قاعده در آوردن آن باشیم بلکه باید از وقوع آن پیشگیری کرد.

۲. این حقوق بی‌فایده است چون اجرایی و کاربردی نیست.

۳. این حقوق طبق زمان گذشته نوشته شده و تغییر نکرده است، درنتیجه با گذشت زمان و ورود به دنیای مدرن جواب گو نیست.
لطفی همچنین درباره شکل به کار گرفتن کودکان در مخاصمات مسلحانه گفت: کودکان به عنوان نیروی نظامی یا سرباز، نیروی لجستیک و پشتیبانی، جاسوس، به عنوان سپر انسانی و برای تبلیغات و پروپاگاندای جنگ استفاده می‌شوند.
وی افزود: برخی معتقدند سوءاستفاده جنسی از کودکان نیز در این مقوله جای می‌گیرد، مانند کاری که داعش در حال حاضر انجام می‌دهد.
این فعال حقوق کودک در ادامه «عهدنامه چهارگانه ژنو» که از حمایت کودکان و غیرنظامیان سخن می‌گوید، کمیته حقوق بشر، اساسنامه دیوان بین المللی کیفری و پیمان نامه جهانی حقوق کودک را به عنوان منابع حقوق بشردوستانه عنوان کرد و درباره معیار سنی کودکان در مخاصمات مسلحانه توضیح داد: اینکه کودک از چه سنی می‌تواند به عنوان نیروی جنگی مورد استفاده قرار گیرد مناقشه برانگیز است و بر اساس موقعیت اقتصادی و اجتماعی هر جامعه تغییر می‌کند، مثل سن ازدواج، سن کیفری، سن رای دادن، سن مدنی، سن کار کردن و …
وی افزود: کمیسیون حقوق کودک، ۱۸ سال را برای سن بزرگسالی تعیین کرده اما عرف بین المللی زیر ۱۵ سال را کودک معرفی می‌کند و برای حضور در جنگ فقط شرط می‌گذارد که اگر به ۱۸ سال نزدیک باشد بهتر است. دیوان کیفری نیز استفاده نظامی از کودکان زیر ۱۵ سال را جنایت جنگی می‌داند.
لطفی افزود: حمایت از کودکان در حقوق بین الملل در دو دسته «کلی» و «خاص» اتفاق می‌افتد. حمایت کلی شامل منع تعرض بی‌شرمانه، خشونت و آزار جنسی، استخدام و شرکت در نیروهای مسلح می‌شود. بر این اساس گفته می‌شود که کودک نمی‌تواند ذهن خود را شکل دهد و انتخابش ناآگاهانه است در نتیجه جنگیدن او ممنوع است. همچنین نباید کودکان را به اجبار استخدام کنند که اگر اجبار صورت گیرد جنایت جنگی است.
به گفته وی: حمایت خاص نیز شامل حمایت از کودکان یتیم و از خانواده جدا شده، کودکان بازداشتی، نوزادان و کودکان همراه مادر، کودکان غیر نظامی خودی و غیر خودی، کودکان سرباز و اسیر، تشخیص کودکان زیر ۱۲ سال و انتقال کودکان می‌شود.

لطفی در پایان نیز با اشاره به قطعنامه ۱۶۱۲ سازمان ملل که در سال ۲۰۱۵ تصویب شد اظهار داشت: کودکان، ناتوان از شکل دهی ذهن خودشان هستند به همین دلیل حقشان باید توسط بزرگسالان گرفته شود، وقتی در جنگ‌ها کودکان ۱۳ ساله کشته می‌شوند و سکوت می‌کنیم مشکل از ماست نه کودکان. ما آنجا که باید از کودکان حمایت نکردیم.
پرسش و پاسخ بین حضار و سخنرانان، بخش پایانی این نشست بود.
****
(Visited 15 times, 1 visits today)